خب داریم به ایام عید نزدیک میشیم 

یه زمانی نزدیکای عید خیلی عطر و بوی خوبی داشت و قشنگ حس میکردیم عید داره میاد 

ولی الان با این همه حجم مشکلات و استرس عید هم شده فقط یه مشکل نه یک حال خوب!

خدا رو شکر سوم همسر ماموریت داره و منم چهارم عید همایش دارم و فقط دو روز از عید رو مجبوریم تو جمع فامیل باشیم که مدام میخوان بپرسن: 

خب بچه دار نشدید؟ نمیشید؟

خونه نخریدید؟

چقد حقوق میگیری؟

کار جدیدت دارمد داره؟

داداشت زن نمیگیره؟


من هیچ وقت یادم نمیاد از هیچ زوج در مورد زندگی و بچه و . و از هیچ مجردی در مورد زندگی متاهلی و ازدواج و از هیچ شاغلی در مورد درامد و حقوقش پرسیده باشم!



دیشب رفتیم یه جایی مهمونی میزبان محترم برمیگرده به من میگه شما دیگه کم کم دست به کار شید برای بچه دار شدن!!! (میزبان محترم دو سال از من کوچکتر تشریف دارن) :/// 

گفتم مونده تو برام تصمیم بگیری

خودت که بچه داری چه گلی به سر خودت زدی که من نزده باشم! (البته اینا رو تو دلم گفتم!) 

گفتم ما که اصلا بچه نمیخوایم و الان هم شرایطش رو نداریم اصلا با این گرونیا و خونه اجاره ای و . بچه خرج داره ارامش میخواد رفاه میخواد. 

میگه شما بچه رو بیارید بقیه ش رو بسپرید به خدا!!! روزیش رو میرسونه! میخندم میگه خدا هر چی برای من و بقیه روزی رسوند برای بچه منم میرسونه روزی کجا بود خدا به ادم عقل داده!! توان داده میگه برو کار کن روزیتو دربیار! 

میگه اخرش که چی بالاخره که باید یه بچه داشته باشید! سن تون میره بالاتر دیگه بچه دار شدن سخته!

گفتم فکر اونجاش هم کردیم با همسر قرار گذاشتیم هر زمان شرایطمون به داشتن یه بچه رسید یه دختر خوشگل موشگل از پرورشگاه بیاریم :)

با تعجب نگاه میکنه میگه وااای بچه از پرورشگاه؟؟؟؟ گفتم اره مگه چیه  

با یه نگاه عجیب غریبی میگه والا چی بگم . هر جور خودتون صلاح میدونید! 


خواستم بگم خب اینو از همون اول به خودت بگو دیگه نه خودت مچل کن و نه منم اسیر! 

سرتون به کار خودتون باشه خب !! 




مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دی اکسید تیتانیوم همه چیز در مورد فیلم ها شبیه‌سازی شبکه‌های بی سیم و کامپیوتری همه چیز درباره موضوعات ثبتی اخبارآزمون کارشناسی ارشد دانلود فايل آزمون ها و جزوات کنکور برنامه سالانه تدبیر98-99 idehmedia